رسول پرویزی (1356 ـ 1298): با چاپ داستان هایش در مجله «سخن» در سال 1331 نویسندگی را آغاز کرد و سپس مجموعه داستان های شلوارهای وصلهدار (1336) و لولی سرمست (1346) را انتشار داد.به قدری این حادثه زنده است که از میان تاریکیهای حافظهام روشن و پرفروغ مثل روز میدرخشد. گوئی دو ساعت پیش اتفاق افتاده، هنوز در خانهی اول حافظهام باقی است.تا آن روزها که کلاس هشتم بودم خیال میکردم عینک مثل تعلیمی و کراوا,پاراگراف,شلوارهای,عینکم ...ادامه مطلب
داستان زنگ انشاء از کتاب شلوار های وصله دار نویسنده: رسول پرویزیانتشارت :امیرکبیر نارنج های انبوه کلاس را تاریک می کرد. تازه تخنه سیاه را با نمد پاره ی کثیفی پاک کرده بودند. ذرات گچ درفضا اتاق موج می زد و در ریه ما شیرجه می رفت. هنوز آقای معلم نیامده بود. سید محمود با سر گرش جلوی من نشسته بود و با مهارت تیغ ژیلت را لای تخته میز می کرد، و بعد مضراب وار زیر آن می نواخت و فوراً سرش را روی میز گذاشت ت,پاراگراف,شلوارهای,دارزنگ ...ادامه مطلب
کتاب درماندگان عشق نویسنده : حسن کریم پورنشر اوحدی***کسی که تاریک خانه عمرش فاقد روشنایی عشق باشد و مفهوم دوست داشتن در دانسته ها و یا ذخیره ذهنی و یا فرهنگ زندگی اش یافت نشود مرگ او قطعی است اصلاً مرده است ! زیرا روحی که از عشق وا مانده باشد در ظلمت محض است.اگر در زندگی انسانها عشق و علاقه وجود نداشته باشد؛ و همیشه بدون هدف حرکت کنند؛ خیلی زود خسته شده و از پا در می آیند.***دوست داشتن امری طبیعی ,پاراگراف,درماندگان ...ادامه مطلب